وبلاگ شعر

خوش آمدید

پـَـــ نــه پـَـــ رستم خنجر را کشید که سینه ی سهراب را بدرد که سهراب گفت، میخواهی مرا بکشی؟ پــــ نـــ پــــ خنجرمو نگاه واسه زنجانه، اصلیم هست، خریدم سر توپ خونه 8 تومان باورت میشه؟ رفتم تو پمپ بنزین بنزین بزنم دوستم میگه:میخوای بنزین بزنی میگم:پَـــ نَ پَــ اومدم ببینم اینجا نذزی میدن اینقدر شلوقه دیدم ناراحت شد بهش گفتم ناراحت شدی میگه:پَـــ نَ پَــ خوشحال شدم فقط لبامو پروتز کردم نباید زیاد تکونش بدم بابام اومده میگه: میخوای بخوابی؟ -اره. خب الان مسواک زدی؟ - بله. با خمیر دندون زدی؟ - بله. خب خاک تو سرت! میگم چرا؟ - سه تا موقعیت پـَـــ نــه پـَـــ برات جور کردم هیچی نگفتی رفتم کتابفروشی، به یارو میگم: از دکتر شریعتی چی دارین؟ میگه کتاباشو میخواین؟! پـَـــ نــه پـَـــ ، لباس زیراشو میخوام...! دختره داره فیلم میبینه دوستش میگه:من عاشقه رادانم. دوستش میگه:کی؟بهرام؟ دختره میگه: پ نه پ سردار رفتم سوپری میگم نوشابه دارید یارو میگه نوشابه مشکی گفتم پـــ ... عصبانی شد گفت برو گمشو بیرون ....میگم آقا میخواستم بگم پنیرم میخوام یارو کلی معذرت خواهی کرده میگه پنیر کیلویی میخوای ؟گفتم پـَـَـ نَ پـَـَـــ متری میخوام!!! موسی فریاد زد : (( عصایم را بیاورید... )) فرعون وحشت‌زده پرسید : می‌خواهی عصا را به اژدها تبدیل کنی...؟ موسی گفت : پـَـَـ نــه پـَـَـ تو دایه دایه بخون منم با عصا لری میرقصم برات دختره میگه اگه من برم خارج تو با یه دختر دیگه ای دوست میشی؟ پَـــ نَ پَـــ میرم تو اتاقم خودمو حبس می کنم رو دیوارشم می نویسم: شاید این جمعه بیاید ... شاید شیش تیغ کردم دارم به خودم میرسم مامانم اومده میگه جایی میخوای بری؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ گفتم امشب شب قدره ملائکه ها میان پایین خوش تیپ کنم شاید بتونم مخ یکیشونو بزنم!. دزد اومده خونمون همه جا رو بهم ریخته ... 2 تا فرشمونو برده ... زنگ زدیم پلیس اومده میگه خونتون دزد اومده؟ پـــ نــه پــــــ می خواستیم تغییر دکور بدیم گفتیم شما هم بیاین نظر بدین!
نوشته شده در سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:,ساعت 10:6 توسط میرویس ابراهیمی| |

اس ام اس با سلام خدمت دوستان عزیزم این اس ام اس ها رو یکی از دوستام برام فرستاد ولی خواست که چیزی از اسمش و شمارشو ننویسم اگه یه روز تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا فقط تو باشی و خودش ازحساب کتاب بازار عشق هیچگاه سردرنیاوردم وهنوز نمیدانم چگونه میشودهربار که توبی دلیل ترکم میکنی من بدهکارت میشوم.... درد را از هر طرف نوشتم درد بود، اما دوری تو بدتر از هر درد بود شاید" درد" را از هرطرف بخوانی درد داشته باشد اما" درمان" که نباشی" نامرد"میشوی تا عمر ما باشد به دنیا ما رفیقیم ترس از ان دارم بمیرم حس کنی ما نارفیقیم ازعشق بگم خطاست از رفاقت بگم بی وفاست ازتو میگم که وجودت طلاست میگن اگه عزیزی جزئی از خاطرات خوب زندگیت شد، برای بودنش ازش تشکر کن، متشکرم که هستی در تکاپوی دلت، یاد دل من هم باش، یاد من نه، یاد خود کن که در آن جا داری خانه دلت را از شیشه بساز ولی به سنگ ها بگو دلم از فولاد است جدا ماندن از‎ ‎کسی که دوستش داری فرقی با‎ ‎مردن ندارد‎ ‎پس عمری که بی تو‎ ‎میگذرد‎ مرگیست به نام زندگی تکیه نکن برعصاى تنهاییت...شانه هایم را خدا براى تو آفرید... خیانت است یا عدالت؟!!؟ نوشت دوستت دارم و برای دو نفر فرستاد...
نوشته شده در سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:,ساعت 10:5 توسط میرویس ابراهیمی| |


Power By: LoxBlog.Com